روز نوشت‌ها

تجربه های شخصی من از فروش – قسمت اول

از سال 86 تا الان زندگی من به صورت مستقیم با شغل فروش گره خورده و از سال 98 عمیقا هر روز با چالش های این شغل در یک سازمان بزرگ فروش مواجه بودم. الان وقت انتقال تجربه های شخصی من از این شغل هست.

قطعا اگر برگردم به سال های قبل به صورت حرفه‌ای‌تر شغل فروش را انتخاب می کنم. چرا؟! دلیل آن واضح است این شغل هم از نظر ارتقا شخصیت فردی و هم از نظر به دست آوردن دستاوردهای مالی فوق العاده است.

البته نباید فراموش کنیم عموم مردم و کسانی که خارج از این صنعت فعالیت می کنند به این شغل نگاه تحقیر آمیز دارند که شاید به دلیل فقدان آگاهی آن‌ها و یا به این دلیل است که فرد غیرمتخصص فکر می‌کند که فروشندگی در نهایت فقط «حرف زدن» است و در آن هیچ مهارت ارزشمندی نیست. که همه ما می‌دانیم فروشندگی هنر است و پر از مهارت و ریزه‌کاری‌های متنوع!

من تقریبا در این سال‌ها دوره‌های متنوع از اسانید بزرگ فروش، کتاب‌ها مختلف درباره فروش و … را شرکت و مطالعه کرده‌ام. تکنیک‌ها و تاکتیک‌های متنوع را یاد گرفته‌ام و حتی گاهی ابداع کرده‌ام واقعیت معتقدم تیم‌های فروش نباید چرخ را دوباره اختراع کنند، بلکه می‌توان به سادگی بر روی شانه‌های بزرگان این صنعت ایستاده و کسب دانش و تجربه کرد.

در ادامه در سلسله یادداشت‌هایی تصمیم دارم دانسته‌هایم و تجربه‌هایم را برای شما بنویسم تا نقشه راه دیگران شود.

دو نکته:

  1. به کمک شما در نگارش نیاز دارم پس لطفا همراهی کنید و در کامنت‌ها نکات مهم فروشندگی و تجاربتان را بنویسید تا به اسم شما منتشر کنم.
  2. نکاتی که نوشته می‌شود ترتیب خاصی ندارد و هر زمان هر چیز به ذهنم رسید می‌نویسم و قول می‌دهم یکروز آن‌ها را مرتب کنم تا نقشه راه دیگران شود.

لطفا هر ایده‌ای دارید در پایین این یادداشت کامنت کنید تا با کمک هم شروع کنیم و در این سایت محتوا رو تکمیل کنیم.

 

 

 

اشتراک گذاری:

2 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • سلام مستر آذین
    فروشندگی یک هنره و هر کسی استعداد فروش رو نداره، در لحظه باید تصمیم گرفت در لحظه باید احساس طرف مقابل رو تشخیص داد و در لحظه باید فروخت.
    من اگه نتونم کالام رو بفروشم یه زرنگ تر از من پیدا میشه و همون کالا رو به مشتریم میفروشه
    من اگه نفروشم باید با فقر دست و پنجه نرم کنم
    من اگه نفروشم میبازم
    به هر قیمتی نمیفروشم اما اعتماد طرف مقابلم رو جلب میکنم چون اگه نیاز نداشت و پول نداشت پاشو توی فروشگاه من نمیگذاشت

    من اگه فروشنده باشم و روزی کالایی برای فروش نباشه، پالت های زیر محصولم رو هم میفروشم
    آرامش خودم رو حفظ میکنم و هیچی جز فروش برام مهم نیست.

دیدگاهتان را بنویسید